نوآنه، جدیدانه، جاودانه.
خب می دیدم که اگه انجام نشه هم فرق آنچنانی نمیکنه، تاثیری روی چیزی نمیذاره و گاهاً خوب تر هم میشه براشون، و کلاً برمیگشت به این که سعیم روی این قضیه بود که نباشم اونی که باید، در واقع نباشم اونی که هستم، نوعی بهتر شدن و طلبیدنِ بهتر شدن، منشا بود، اما اوضاع بدتر میشد و منطقی تر هم هست که بشه تویه اون وضعیت.عزم برگشت به نوشتن مشق تویه پراید و روی صندلی عقب.عزم های گوناگون.ناصر میگه که خیلیا بودن و آنی تصمیم گرفتن و اکی شده.آنی هم نشد، جنگیدن هست دیگه.درست و واقعی.قضیه اساسا همینه که اصول و منطق صفر و یک،اپلای شده روی یه سری مطالب.مثلا همین قضیهی آی سِرِندِر و متعلقاتش.صفر و یک هست.پاک شد؛ولی برایِ این نیست دیگه به صورت جداگونه،که این باشه مفصل تر و مستقل تر.اون سعیهایی که انجام شد برای قالبی بودن و غیرمنطقی نبودن و از روی فکر بودن،جواب داده، همه چی درست و منطقی هست،و حتی همینطور هم پیش خواهد رفت ولی با مدنظر بودن سایر احتمالات به عنوان یه دستهبندی مستقل.این تمام هم تصحیح خواهد شد و بستنِ تهش،منوطِ به پیدا کردنِ شرایط مطلوب خواهد شد،هر وقت در واقع اکی شد همهی چیزایی که باید،بعدش بسته خواهد شد و یادآوری هم همون موقع هست برای بسته شدن و تموم شدن قضیهیش، نشونم میدم کیپ کردن راه.نشونم میدم.بیا و جاودانه هست.همین «این».
×بشنوین قطعات خوب.
×ببینین فرمی و محتوایی ارزش دار رو.
×ممنون از خودِ محترم.
×قضایا:نگاه به دیگرانِ از تصور من خوب،پراید واضح هست،رشیدی،آی سِرِندِر و سایر قضایایِ مرتبط و غیر مرتبط که خود سِرِندِر هیچ هست مشخصاً یا هیچ باید باشه اصولاً و همچین وجود این پست،قالبی بودن کل این ادوار از اول تا حالا و احتمالش هم برای بعد هست،«تمام»هم تصحیح میشه تهش الان،جاودانه هم حاودانه.
- ۹۵/۱۲/۱۲